تهرانی – شعری از : بهزاد زرین پور

بدون تو پارك‌های این شهر هم

تاب نمی‌آورند مرا

بس كه بی سرو صدامی‌آیم و می‌روم

این دو اتاق چگونه بیاورند

و ببرند مرا هر روز

اگر نشسته نباشی به انتظار

در گوشه‌ای از این نقشه‌ای

كه به یافتنِ تو كشیده‌ام بر دیوار

بدون تو تهران

نقشه‌ای است

كه فلش‌های بی پایانش

نمی‌رساند مرا به گنج

و لذتی ندارد گم شدن در خيابان هايي

كه حق ندارم دست بزنم به شانه‌ای، لطفا!

و ببخشم كه مرا به جا نمی‌آورند

بدون تو تهران

بزرگ نمی‌شود اصلا انگار …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته بندی ها


سایتهای مفید